معنی گماشتن، برقرار کردن، منصوب نمودن، گذاردن, معنی گماشتن، برقرار کردن، منصوب نمودن، گذاردن, معنی ;kاaتj، fcrcاc lcbj، kjwmf jkmbj، ;vاcbj, معنی اصطلاح گماشتن، برقرار کردن، منصوب نمودن، گذاردن, معادل گماشتن، برقرار کردن، منصوب نمودن، گذاردن, گماشتن، برقرار کردن، منصوب نمودن، گذاردن چی میشه؟, گماشتن، برقرار کردن، منصوب نمودن، گذاردن یعنی چی؟, گماشتن، برقرار کردن، منصوب نمودن، گذاردن synonym, گماشتن، برقرار کردن، منصوب نمودن، گذاردن definition,